یادداشت

سایه سنگین تورم و گرانی ها بر پیکره نحیف تعلیم و تربیت در ایران

فقر به مثابه مانعی بنیادین در برابر نظام تعلیم و تربیت

به قلم : مسعود بازرگان

فقر در ایران،فراتر از یک مشکل اقتصادی،به عنوان یک آسیب روانی-اجتماعی گسترده،زیرساخت‌های تعلیم و تربیت را تهدید می‌کند.این پدیده،نه تنها امکانات مادی برای آموزش را محدود می‌کند،بلکه شرایط روانی و ذهنی لازم برای پرورش انسان‌های سالم،کنجکاو و آینده‌ ساز را از بین می‌برد. هنگامی که بقاء به دغدغه اصلی تبدیل شود، تربیتِ مبتنی بر کشف استعدادها،پرورش خلاقیت و برنامه‌ریزی برای آینده،به حاشیه رانده می‌شود.نظام تربیتی در چنین شرایطی،ناگزیر به تأمین نیازهای فوری تقلیل می‌یابد. فقر،کودک و نوجوان را در یک “اکنون” دائمی و مضطرب زندانی می‌کند.ذهن درگیر فشارهای روزمره (گرسنگی،شرم،عدم امنیت،مقایسه) دیگر ظرفیتی برای یادگیری عمیق،تخیل و آینده‌ پردازی ـ که ارکان اساسی تربیت هستند ـ ندارد. شرم ناشی از فقر،ارتباط سالم بین اولیا، مربیان و دانش آموزان را مختل می‌کند.دانش آموز فقیر اغلب احساس «دیده نشدن» می‌کند و این احساس،پایه‌های اعتماد به نفس و عزت نفس ـ که سنگ بنای هر تربیت موفق است ـ را ویران می‌کند. دانش آموزانی که فقر را همراه با احساس بی‌عدالتی تجربه می‌کنند،به جای تمرکز بر یادگیری،خشم فرو خورده و بی‌قدرتی را درون‌ریزی می‌کنند.این حالت،منجر به بروز مشکلات رفتاری،افسردگی و افت تحصیلی می‌شود و محیط‌های تربیتی را به کانون تنش تبدیل می‌کند. فقر،شبکه‌های حمایتی و اعتماد اجتماعی که برای یک محیط تربیتی غنی،ضروری است (همکاری اولیا و مدرسه، مشارکت مربیان،احساس تعلق) را فرسایش می‌دهد.جامعه به جای همدلی،به سمت فردگرایی و بقا می‌رود. کودک فقیر،با تصویر مخدوش از خود «کافی نیستم» وارد سیستم آموزشی می‌شود.اگر این سیستم حساسیت و امکانات لازم برای جبران این کاستی‌ها را نداشته باشد، ناخواسته به بازتولید نابرابری و شکست آموزشی کمک می‌کند.آمارهای کودکان بازمانده از تحصیل،بی‌سوادی و حاشیه‌نشینی،نتیجه این چرخه معیوب هستند. فقر،شرایط امکان یک تعلیم و تربیت اثرگذار و انسان‌ ساز را از بین می‌برد.تا زمانی که فقر به عنوان یک زخم جمعی درمان نشود،هرگونه سرمایه‌گذاری و اصلاح در نظام آموزشی با مانعی ساختاری روبرو خواهد بود.تربیت در چنین شرایطی،اگر بتواند وجود داشته باشد،بیشتر به بقا و انطباق با وضعیت موجود می‌پردازد تا به پرورش انسان‌های آزاد،خلاق و مسئول. بنابراین،پرداختن به فقر،نه یک اقدام جنبی، بلکه پیش‌شرط اساسی هر تحول واقعی در عرصه تعلیم و تربیت است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا